mi118.com mi118.com mi118.com mi118.com سال گذشته را چگونه گذراندید. - بیا تو جوان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

بیا تو جوان

سال گذشته را چگونه گذراندید. (جمعه 87/5/18 ساعت 8:20 عصر)
انشاء طنز گونه یک دانش اموز ایرانی با عنوان« سال گذشته را چگونه گذراندید»

(به بهانه اعیاد شعبانیه)

قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار می دهم تا انشاء ام آغاز شود. سال گذشته سال بسیار خوب و پر برکتی بود. سال گذشته پسر خاله ام زیر تریلی یک چـــرخ رفـت و له گـــــــشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت. ما خیلی خاک بازی کردیم. من هر چی گشـــــــــــــــــتم پــــسرخاله ام را پیــدا نکردم. در آن روز پدرم مرا با بیل زد، بدون بی دلیل! من در پارسال خـــیلی درس خواندم ولی نتـــوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بیرون پرت کردند. پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کـــــــــــار کـنم و اوســــــتای من هر روز من را با زنجیر چرخ می زد و گاهی وقت ها که خیلی عصبانی می شد من را به زمین می بست و دو سه بار با ماشین یکی از مشتری ها از روی من رد می شد. من خیلی در کارهای خانه به مـادرم کمک می کنم. مادرم من را در سال گذشته خیلی دوست می داشت و من را خیلی ماچ می کرد ولی پدرم خیلی حسود است و من را لای در آشـپزحانه می گذاشت. درســــــال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند .در سال گذشته مـا به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم. مــن در کوپه بسیار پدرم را عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکـــم بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم! پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشید و مادرم خیلی ناراحت است و هــــــــی به من میگوید: کپی اوغلی، ولی من نمی دانم چرا وقتی مادرم به من فحش می دهــــــد، پدرم عصـبانی می شود! در سال گذشته ما به عـــید دیدنی رفتیم و من حدودا خیـــــلی عیدی جـمع کرده ام، ولی پدرم همه آن ها را از من گرفت و آنتن مـــــــاهواره ای خرید که بسیار بــد آموزی دارد و من نگاه نمی کنم .پــــــدرم در سال گذشته رژیم گرفته بود و هر شب با دوست هایش آب و ماست و خیار می خورند و می خندند، گاهی وقتا هم آب با چیپس و ماست موسیر! راستی یادم رفت پارسال ما با ماشین خودمان داشتیم میرفتیم مسافرت که داداشم می خواست پوست تخمه رو از پنجره بندازه بیرون که یهو یه تریلی از کنار ماشین رد شد و دست داداشم را از بازو قطع کرد و ما همگی خندیدیم. من خیلی سال گذشته را دوست دارم و این بود انشای من ...


  • نویسنده: عبدالباسط محمودی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مبعث رسول مکرم اسلام
    تحلیلی بر آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری دهم
    معرفی شهرستان اردکان(3)
    سال گذشته را چگونه گذراندید.
    معرفی شهرستان اردکان(4)
    نرم افزار پیام رسان فارسی نسخه جاوا - 0.91
    Mehrshad - Cheshmak
    Farzad Farzin - Full Archive
    Yas - Full Archive
    سرویس ECMS امکان ارسال ایمیل بدون نیاز به سرویس دیتا مخابرات و ا
    سامسونگ GT-B2700؛ ضد آب و خاک
    شرکت انگلیسی Goldstriker، نوکیا 8800 را به زمره گوشی‌های تزیینی
    اشعار استاد شهریار با فرمت جاوا برای موبایل
    بازی فکری Checkers با فرمت جاوا
    خداحافظی....{آخرین پست}
    [همه عناوین(130)]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 4 بازدید
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدیدها: 22783 بازدید
  •   درباره من
  •   لوگوی وبلاگ من
  • بیا تو جوان
  •   اشتراک در خبرنامه
  •